بر ماسه ها نوشتم ...............دریای هستی من ..........از عشق توست سرشار ...........اینرا به یاد بسپار بر ماسه ها نوشتی.............. ای همزبان دیرین..............این ارزوی پاکی است ...........اما به یاد بسپار
خیزاب تیزپایی..........راز ونیاز مارا می شست وپاک میکرد........بر باد رفتنی را.....می بردوخاک میکرد
دریا ترانه خوان مست............سر بر کرانه میزد................و آن اتش نهفته.............. در ما زبانه میزد
*******************************************************
جمعه 3 اسفندماه سال 1386 ساعت 10:32 ق.ظ