1. رحمن:بخشاینده جمیع مخلوقات. 2. رحیم :مهربان بر بندگان . 3. مملک :پادشاه فرمانروا،برجمیع مخلوقات. 4. قدوس :پاک از همه عیبی و نقصانی. 5. سلام :پاک وبی عیب از نکوهش و نقایص. 6. مومن :راست کننده وعده های خویش . 7. مهیمن :خدا اگاه است بر جمیع نهانیهاواشکارا. 8. عزیز :ارجمندوبزرگواری ومنزه ازسود و زیان و کفر وایمان. 9. جبار :بازدارنده مخلوقات بد. 10. متکبر:ظاهرکننده بزرگواری خود به برهان قاطع،بر اهل آسمانها وزمینها. 11. خالق:افریدگار هر چیزی بر مقداری واندازه که شاید. 12. باری : افریننده هر چیزی به صفتی وخاصیتی . 13. مصور:تصویرکننده هرچیزی به صورت مخصوص وشکلی که بدان ممتاز گردند، از یکدیگر. 14. غفار:پوشاننده زشتی ها و معایب بندگان از انواع گناه و تقصیرات. 15. قهار:شکننده ی گردن هر گردنکشی ،به انواع رنج و خواری 16. وهاب:بخشاینده به انواع عطاهاو همت ظاهری و باطنی بندگان بی غرض 17. رزاق:روزی دهنده ی هر روزی خواری ،بدان قدر که غایت او باشد. 18. فتاح:گشاینده ی هر کار بسته. 19. علیم :خدای دانای در هزلریا،بر همه ی بودنیهااز نیک و بد، تا ابد. 20. قابض:خدای نیک کننده ی انچه خواهد،به عدل و حکمت خویش. 21. باسط:خدای فراخ کننده ی آنچه خواهد ،به حکمت خویش. 22. خافض:فرود اورنده ی آنچه خواهد،به علم قدیم و قدرت بالغه ی هر چه در اراده ی او بود. 23. رافع:دارنده ی آنچه خواهد،از مرتبه ی اسفل به اعلا درجه در رفعت. 24. معزّ:عرت دهنده ی آن را که خواهد بعدازخواری. 25. مذلّ:خوار و ذلیل گرداننده ی آ را که خواهد. 26. سّمیع:شنونده ی هر رازی. 27. بصیر:بیننده ی چیزهای آشکارا وپنهانی. 28. حکم:داد دهنده و جدا کننده به حکم خویش میان خلق،حق را از باطل. 29. عدل:خداوند راست کردار وراست گفتارو دارنده ی هر چیزی بر حدّو مقدار آن چیز. 30. لطیف:خداوند رساننده ی نیکوئیهاو نعمت های پوشیده بر بندگان به آسانی،چنانکه او را عملی نباشددر آن ودر دنیا،هیچ کس اسرار آن را نداند. 31. خبیر:خدای آگاه برنهانیها. 32. حلیم:بردبار وتاخیر کننده در عقوبت عاصیان ،می داند که غایب شدن ار آن عالم قدیم،ممکن نباشد. 33. عظیم:خداوند بزرگ و بزرگواری او زیاده از آن استکه وهم واراک،او را دریابد. 34. غفور:آمرزنده ی جرم و جنایت بسیار از معاصی. 35. شکّور:دهنده ی کرامت بسیار،به اندک طاعتی ومحقّر خدمتی. 36. علیّ:بزرگواری که منزّه است از شرک و شبیه. 37. کبیر:خدای بزرگ وپاک است،ذات او از صورت و خیال و شبه و خیال. 38. حفیظ:نگاه دارنده ی هر چیری از آنچه آفت او بود. 39. مقیت:خدای تواناست بر نگاه داشتن هرچیزیو هر کاری به قدر و مقدار آن. 40. حسیب:خدای ،پسندیده کافی است خلایق را ،در قضا کردن حاجات و دفع بلیّات. 41. جلیل:خدای بزرگوار به ذات وجمیع صفات. 42. کریم:خدای پاک است و صفت نیکو داردو درگذرنده ی جرمو تقصیر از بندگان گناهکارپریشان روزگار. 43. رقیب:نگاه دارنده ی همه کس وهمه چیز،در همه حال. 44. مجیب:خدای،اجابت کننده است آن را خواند وخواهد. 45. واسع:خدا گشاده است فضل و رحمت او،و قهر وعدل اوورساننده ی این جمله است،بر بندگان. 46. حکیم:خدای تعالی صواب کار است و بسیار معانی پوشیده در گفتار و کردار. 47. ودود:خدای تعالی دوست مطیعان است و دوست دارنده ی هر دوست فرمانبردار. 48. مجید:خدای ،پاک و منزه است از گرفتن زمان و مکان و رساننده ی آثار و بزرگواری به هر کس. 49. باعث:برانگیزاننده ی هر نفس و تن مرده،و پیدا کننده ی هر چیزی زنده. 50. شهید:خدای تعالی آگاه و بینا است،بر همه ی چیزهای اندک وبسیار،نهان و آشکار. 51. حقّ:خدای هست، وهستی او بدرستی،وسزاواربه خدائی. 52. وکیل:خدای پیش برنده یآن چیز که بدو تفویض است وکیل گشته است، مر بندگان متوکل را. 53. قویّ:خدای توانا است بر هر چه خواهد. 54. متین:خدای استوار کار. 55. ولیّ:خدای نیکو دارنده ی دوستان وبندگان پاکیزه اعتقاد. 56. حمید:خدای ستوده است به ذات خویش ،به سبب ذکر وستایش و پرستش بندگان وپنداشت هربد گمان. 57. محصی:خدای داناست برعدد هر چیزی. 58. مبدئ:آفریننده ی هر چیزی بی علت و حاجت. 59. معید:خدای بازبرنده ی هر چیز فانی وناچیزمرده وزنده،به اول حال خویش. 60. محیی:زنده کننده وجان دهنده ی هر جماد مرده. 61. ممیت:میراننده ی هر زننده. 62. حیّ:رنده ی پاینده،از ذات خویش نه از سبب دیگر. 63. قیّوم:خدای قایم و پاینده به ذات خویش است،نه به واسطه غیر. 64. واجد:خدای تواناست بر هر چه خواهد. 65. ماجد:بزرگوار به هنگام عطا دادن جهت صواب اعمال ،و در وقت عطازیاده از یافت عقول کننده. 66. واحد:خدای تعالی یگانه است،در صفات الوهیّتو پادشاهی خویش. 67. احد:یگانه در یگانگی،و بی همتایی در ذات خویش. 68. صمد:خداوند،معبود و پناه همه ی نیازمندان استدر همه حال. 69. قادر:خداوند توانا بر هر چه خواهد،بی مدد و معاونت دیگری در همه احوال. 70. مقتدر:خدای توتنا،در برآوردنو بردن همه چیز،از مرتبه ی اسفل به اعلی درجه واز درجه اعلی،بازبرنده به مرتبه ی اسفل. 71. مقّدم:پیش اونده ی نیکی وبدی،به هر که سزاوار آن باشد. 72. موخّر:پست دارنده ی آنچه شایسته ی خواری و پستی بود ،در مراتب. 73. اوّل:خدای همیشه ابد بوده بدون کمال بدایت. 74. الاخر:خدای ،همیشه باشد بی وهم و زوال. 75. ظاهر:خدای ،پیداست هستی او ،به آثار و علامت بسیار در ظهور موجودات. 76. باطن:پوشیده است ذات خدا از دریافت ابصار و اوهام. 77. والی:پادشاه فرمانرواو صاحب ولایتذاتیّه کلیّه،بر جمیع مخلوقات. 78. متعالی:ظاهر کننده ی بزرگی خویش،به ,آیتهای پیدا. 79. برّ:خدای نیکو کننده با خلایق و آفریده های خویشکه نیکویی او،به همه جا وهمه کس رسیده است. 80. توّاب:خدای توبه دهنده و توبه پذیرنده است. 81. منتقم:خدای تعالی انتقام کشنده استاز بندگان بدکار و بد،چنانکه حق اوست. 82. عفوّ:خدا در گذراننده ی کردار مخلوقات است به تخصیص آنکه بسیار از گناه ترسد. 83. روف:خدای بخشانده و مهریان بر خلقان،ونماینده ی راه فلاح و فساد به اهل مطیعان بی واسطه. 84. مالک الملک:پادشاه پادشاهان و شکننده ی گردن هر جبّاریو متکبّری و موصوف به نیکو داشت،هر شکسته دل بیچاره ی عاجز. 85. مقسط:خداوند بهره ی هر شخصی،از نیکی و بدی که بدو رسد،چنانچه در ازل قسمت فرموده است. 86. جامع: جمع دارنده ی چیزهای پراکندهو پریشان به قدرت و رحمت خویش. 87. غنیّ:خدای بی نیاز است ازهمه کس وهمه چیزدر همه حال. 88. مغنیّ:بی نیاز کننده ی نیازمندان در همه چیزی. 89. معطی:دهنده ی مصالح معاش هر چه خواهد مر بندگان را. 90. مانع:خدای بازدارنده است از بلا و نعمتو راحت و محنت از هر که خواهد از بندگان. 91. ضار:رساننده ی الم و خواری و مصیبت،به هر که خواهد. 92. نافع:رساننده ی منفعت و شادی ،چه در صورت خیر،یا در وجه شرّو مکروه. 93. نور:خداوند پیدا و روشن است هستی او، به نشانه های ظاهر،و بردارنده ی حجابها از دلهای بندگان آن را که خواهد. 94. هادی:پیدا کننده و راه نماینده به اسباب نفع و ضرر،مر بندگان را. 95. بدیع:خدای آفریننده ی هر چیزی به سابقه ی نهج اصلی. 96. باقی:خدای همیشه باشدو هست وخواهد بود،بی تغییرو تبدیل. 97. وارث:خدای،بازستاننده ی داده است از خلق. 98. رشید:خدای صواب کار به راه راست است. 99. صبور:صبر کننده در مکافات وعقوبات گنه کاران ودر عذاب فرستادن بر کافران.