هوش باشـید که اجل بى خبر آید


هوش باشـید که اجل بى خبر آید

امّا بعد، بى تردید دنیا روى برتافته و بانگ وداع سر داده است، و آخرت روى کرده و بناگاه دررسد.بهوش باشید که امروز، روز آمادگى، و فردا هنگامه مسابقه و پیشتازى است و در این پیشتازىِ سرنوشت ساز، بهشت را به مسابقه گذاشته اند، و دوزخ سرانجامِ واماندگان خواهد بود.
راستى کسى نیست که پیش از رسیدن اجل، از لغزشهایش توبه کند؟ آیا کارگزارى نیست که پیش از روز اندوه و افسوس، براى خود قدمى بردارد؟
آگاه باشید که شمایان در غفلت آرزوها بسر مى برید و مرگ در پشت آن کمین کرده است. پس آن که در روزگار فرصت و پیش از رسیدن مرگ، دست به کار خیر و اطاعت الهى شود، از آن سود برَد و مرگ بدو زیانى نرسانَد، امّا آن که در هنگامه فرصت، کوتاهى کند تا مرگ فرصتها را به کام خود برَد، خسارت بیند و مرگ او را زیان رسانَد.بهوش باشید همان گونه که در روزگار ترس و بلا خدمت و اطاعت کنید، در هنگامه خوشى و رفاه نیز چنین باشید. براستى ندیدم سعادت و ارزشى چون بهشت را که مشتاقان آن از غفلت به خواب روند، و نیز خطر و بلایى را همچون دوزخ ندیدم که فراریان از آن این گونه آسوده بخوابند!
بهوش باشید آن که از حق سود نبرَد، از باطل زیان خواهد برد، و آن که به راه مستقیم هدایت نشود، گمراهى او را به پستى و بدبختى کشانَد. آگاه باشید که شمایان به کوچ کردن و توشه برچیدن مأمورید.
بى تردید از بزرگترین چیزى که بر شما مى ترسم، پیروى از خواهش نفس و آرزوى دراز است. در دنیا چنان از آن توشه برگیرید که فرداى قیامت در امان بمانید.
شریف رضى گوید: اگر کلامى باشد که مردم را به زهد و پارسایى
در دنیا کشانَد و به تلاش در راه آخرت وادارد، همین کلام است و بس; کلامى که پیوند آرزوهاى طلایى را قطع کند و شعله پندپذیرى و بى رغبتى را بیفروزد.و از آن شگفت تر این سخن «أَلا وَ إِنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمار...» است که در آن علاوه بر بلندى و زیبایى لفظ و عظمت مفهوم و محتوا و مثال درست و تشبیهى بهنجار، رازى شگفت و نکته اى ظریف نهفته و آن «السَّبْقَةُ الْجَنَّةُ و الْغایَةُ النّار» است که «جایزه بهشت» و «سزاى دوزخ» را با دو لفظ گوناگون بیان فرموده است: کلمه «مسابقه» را در مورد «بهشت» به کار برده و براى دوزخ که سرانجام تبهکاران و نافرمانان است، کلمه «غایت» (سرانجام) را آورده است. زیرا مسابقه به سوى هدفى مطلوب و مورد علاقه صورت مى گیرد که این با بهشت سازگار است ولى در مورد دوزخ چنین نیست. پس، از نظر معنى و مناسبت، کلمه «مسابقه» براى دوزخ درست نیست بلکه از کلمه «سرانجام» استفاده شده که مناسب آن است، زیرا پایان کار، گرچه به دلخواه نباشد، خواه ناخواه خواهد آمد.
در این جمله زیبا و ادبى بیندیش که باطن آن شگفت، و ژرفاى آن پرمعنى و ظریف است، و کلمات امام ـ درود خدا بر او ـ اینچنین است. در بعضى از نسخه ها کلمه «سُبقه» به ضمّه آمده است که معناى آن جایزه در مسابقه است که تقریباً نزدیک با معناى قبلى است، زیرا جایزه را براى کار ناپسند ندهند بلکه به کار پسندیده دهند.

خطـبه 28

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد