دانى که چرا طفل به هنگام تولد
* با ضجه و بى تابى و فریاد و فغانست .
با آنکه برون آمده از مجلس زهدان
* و امروز در این عرصه آزاد جهانست .
با آنکه در آنجا همه خون بوده خوراکش
* وینجا شکرش در لب و شیرین به دهانست .
زانست که در لوح ازل دیده که عالم
* بر عالمیان جاى چه ذل و چه هوانست .
داند که در این نشئه چه ها بر سرش آید
* بیچاره از آن لحظه اول نگران است .
گنجینه ی جواهر
سهشنبه 18 تیرماه سال 1387 ساعت 11:24 ق.ظ