کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را ************ کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور ***********پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من ************ با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد *********تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
بالای خود در آینه‌ی چشم من ببین ************ تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری *************تا قبله‌گاه ممن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم ************خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من ************ چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند ************** یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را
زیبا شود به کارگه عشق کار من ***************هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی *************ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
با خیل غمزه گر به واثاقم گذر کنی **************میر سپاه شاه صف‌آرا کنم تو را
جم دستگاه ناصردین شاه تاجور *****************کز خدمتش سکندر و دارا کنم تو را
شعرت ز نام شاه، فروغی شرف گرفت *************زیبد که تاج تارک شعرا کنم تو را
فروغی بسطامی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد